«رادیو قند پهلو»
از دیروز عصر حس میکنم شبیه خدا بیامرز پدربزرگم شدهام. پدر بزرگم شبها روی تشکچهی پشمیاش مینشست. رادیویکوچکش را روشن میکرد وکنارش می گذاشت. همانطور که با اعضای خانواده صحبت میکرد گوشش هم به رادیو بود و اخبار روز رو پیگیری میکرد. حالا من هم یک چشم و دستم به صفحهی تلگرام است و دست و چشم دیگرم روی مانتیتور و کبیورد.
لحظه به لحظه آمار نتایج انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی شهر تهران، اعلام میشود و خیلیها مثل من زیرچشمی این روند رو رصد میکنن. این روند کشدار فرصتی ایجاد کرده تا تاملی در خصوص این موضوع داشته باشم. تحلیلهای متنوع در این خصوص باید تا الان نوشته شده باشد اما فارغ از آنچه نوشته شده و مطالبی که بیشتر به آن پرداخته میشود، نکاتی به اختصار قابل عرض است...
1- آدمی اساسا مایل به رفاهطلبی و عافیت است. یعنی حتی رنج کشیدهترین انسانها و مبارزترین آدمها (به جز اقلیتی) هم بعد از مدتی دغدغهها و آرمانهایشان محدودتر و کمرنگتر میشود. محتاطتر میشوند. به عبارتی روحیاتشان ناخواسته دستخوش تغییراتی می شود و از برخورد با هر نوع چالشی متواری میشوند. نیازها و سلایق مردم تهران به واسطهی ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی و الزامات زندگی در کلانشهر چندسالی است با روحیهی دیگر هموطنان متفاوت شده است. یعنی مردمان همان شهری که بیشترین شهید را تقدیم نظام کردهاند این روزها محافظهکارترین مردم کشور شدهاند! مردم تهران از آنجا که با مشکلات اقتصادی، معیشتی و فرهنگی جدیتری روبرو هستن، ظاهرا چندان تمایلی به روبرو شدن با چالشهای اقتصادی اجتماعی ندارند و از آنجا که برخی رسانهها، اصولگرایی و طرفداران این گفتمان را مترادف با تندروی، خشکی و چالشآفرینی معرفی کردن، تهرانیها حالا، ناخودآگاه دچار فوبیای اصولگرایی هستن. فکر میکنن نامزدهای اصولگرا لولو هستن.
2- تا بوده اینطور بوده که به دست گرفتن قدرت آدمی را منفور کرده و پوشیدن خلعت منتقد (اپوزیسیون شدن) همواره محبوبیت به همراه آورده. تصدیق این ادعا را میتوان در حال و روز افرادی دید که در دوران مسئولیتشان تندترین نقدها و شدیدترین انتقادات برآنها وارد میشده است اما بعد از اتمام دوران مسئولیت اکنون در نقش ناجی مردم ظاهر شده و با اقبال مردمی مواجه شدهاند.
3- اینجا اگر خیلی سربسته و خلاصه بخواهم بگویم، از قرآن کمک میگیرم که میفرماید: آدمی را از هر آنچه چه منع کنند به آن حریصتر میشود!
4- به برادران اصلاحطلب اگرچه القا کردن که با دست بسته (نداشتن رسانهی رسمی) در انتخابات تهران پیروز شدن و اگر امکانات کافی داشتن انتخابات در کل کشور را تحت شعاع قرار میدادند، نیز باید گفت: که نقش شبکه های اجتماعی در این انتخابات بیش از هر زمانی به یاری شما آمد. امروزه فضای مجازی درمقایسه با تمامی رقیبان سنتی خود (مطبوعات، رادیو و تلویزیون) اثر گذارتر است. انتقال پیام در شبکه های مجازی به صورت فرد به فرد و کاملا دوسویه بستری فراهم آورده که اقناع در آن تسهیل مییابد. امکانی که اصلاحطلبان با هوشیاری آن را بهتر از رقیب به خدمت گرفتن. آنها با برنامهریزی دقیق و از پیش تعیین شده با نمادسازیهای قابل تحسین همچون انتخاب رنگ خاص، عبارت متفاوت (فهرست30+16) و ساخت کلیپ جذاب (دابسمشهای متنوع) توانستند به خوبی حرفشان را به گوش مخاطبان برسانند.
... پدر بزرگم گاه گاه همانطور که با اعضای خانواده صحبت میکرد. پیچ رادیواش را هم تغییر میداد. گاه صدای رادیو رو کم یا زیاد میکرد یا موج رادیو را تغییر میداد. او همیشه میگفت به رسمیت شناختن رقیب و تحمل نظر منتقدین اگرچه گاها تلخ است اما صبر بر آن شیرینی و قوت به همراه خواهد داشت.
اکنون حلاوت شرکت پرشور مردم در انتخابات و سربلندی نظام از این کارزار بر هر چیز دیگر میچربد. علیایحال این جشن ملی را به اصلاحطلبان و اصولگرایان تبریک میگویم. امید است هر دو گروه با رفع نواقص گذشته در جهت اعتلای ایران عزیز گام بردارن.